طبق مطالعاتی که از سوی محققان صورت گرفته، مغز هر فرد بهصورت روزانه چیزی در حدود 35 هزار تصمیم میگیرد. شناسایی مسئله، جمعآوری اطلاعات و نوشتن لیست راهحلهای عملی سه مرحله اول تصمیمگیری است. واضح است که بخش قابل توجهای از این تصمیمات مانند لباسی که میپوشیم یا غذایی که میخوریم از اهمیت چندانی برخوردار نیستند. اما برخی دیگر، نقش فوقالعاده مهمی برای موفقیت ما در زندگی شخصی، روابط بین فردی و کسبوکار ایفا میکنند. در صورتی که بدانیم تصمیم گیری چه مراحلی دارد، میتوانیم انتخابهای بهتری در مواجهه با مسائل مختلف داشته باشیم. در این مطلب از مجله علمی چیرگی قصد داریم تا صفر تا صد مسیر تصمیمگیری را توضیح دهیم.
مراحل تصمیم گیری
1. شناسایی مسئله
2. جمعآوری اطلاعات کامل و مرتبط 3. نوشتن یک لیست از راهحلهای عملیاتی
4. شنیدن نظرات سایر افراد 5. ارزیابی ایدهها براساس میزان تاثیر آنها 6. انتخاب بهترین گزینه
7. بررسی نتایج تصمیمات 8. تغییر روند برای انجام پروژههای آتی
مهارت تصمیمگیری از مهارتهای نرم، دارای مجموعهای از مراحل مشخص است که برای مواجهه با یک مشکل یا موقعیت خاص توسط بسیاری از افراد آگاه صورت میگیرد. اغلب مدیران سازمانها، از این فرآیند برای برنامهریزی و اجرای طرحهای تجاری خود بهرهبرداری میکنند. با ما همراه باشید تا در مورد اینکه تصمیم گیری چه مراحلی دارد، بیشتر صحبت کنیم.
فردی در حال تصمیمگیری در دفتری بزرگ و لاکچری در حالیکه از پنجره میتواند به بیرون نگاه کند.
تصمیم گیری چه مراحلی دارد؟
به طور کلی، فرآیند تصمیمگیری از 8 مرحله تشکیل شده که برخی از آنها شامل جمعآوری اطلاعات، تهیه یک لیست از راهحلهای عملیلاتی، مشورت با دیگران، بررسی نتایج تصمیمات و موارد دیگر است. در ادامه تمامی این مراحل را معرفی میکنیم.
شناسایی مسئله
جمعآوری اطلاعات کامل و مرتبط
نوشتن یک لیست از راهحلهای عملیاتی
شنیدن نظرات سایر افراد
ارزیابی ایدهها براساس میزان تاثیر آنها
انتخاب بهترین گزینه
بررسی نتایج تصمیمات
تغییر روند برای پروژههای آتی
حال که بهخوبی میدانیم تصمیم گیری چه مراحلی دارد، نیاز است تا با هر یک از آنها بیشتر آشنا شویم.
1. شناسایی مسئله
شناسایی و درک کامل از یک مسئله، ما را قادر میسازد تا یک دید کامل و جامع نسبت به بخشهای مختلف آن داشته باشیم. به عنوان مثال، اگر مقدار فروش شرکت ما کاهش یافته، ضروری است تا بهجای پرداخت هزینههای گزاف برای تبلیغات و برندسازی، عملکرد کلی سازمان خود را بررسی کنیم.
شاید یکی از رقبای ما، در حال ارائه یک محصول مقرونبهصرفه در بازار است. بنابراین در چنین شرایطی، افزایش تبلیغات ممکن است تأثیر چندانی در افت میزان فروش ما نداشته باشد و تنها هزینههای ما را افزایش دهد. به بیانی دیگر، همواره به دنبال منشأ و علل اصلی مشکلات خود باشیم.
مردی در حال انتخاب بهترین گزینه از میان انتخابهای موجود در دفتری بسیار نورگیر، زیبا و لاکچری
2. جمعآوری اطلاعات کامل و مرتبط
پس از یافتن علت اصلی مشکل، در گام دوم نیاز است تا اطلاعات لازم پیرامون آن مسئله و راهحلهای موجود برای رفع آن را ارزیابی کنیم. اما نکته مهم ایجاست که حتی اگر در زمینه کاری خود از تجربه و تخصص کافی هم برخوردار باشیم، باز هم ممکن است در برخی از مواقع با مسائلی روبهرو شویم که حل آنها دشوار به نظر میآید. بنابراین در چنین شرایطی، شنیدن دیدگاهها و نظرات دیگران میتواند بسیار کمککننده باشد.
گاهی اوقات هنگام مشورت با افراد متخصص و آگاه، ممکن است راهحلهایی مطرح شود که هرگز به فکر ما نرسیده است. بنابراین، تا حد امکان سعی کنیم تا از منابع و افراد مختلف، برای جمعآوری اطلاعات پیرامون یک موضوع خاص کمک بگیریم.
3. نوشتن یک لیست از راهحلهای عملیاتی
هنگامی که میدانیم تصمیم گیری چه مراحلی دارد، بدون شک به سراغ نوشتن راهحلهای ممکن برای برطرف کردن آن میرویم. پس از نوشتن تمامی راهحلها، باید آنها را به فهرستی از مؤثرترین تصمیمهایی که دارای بیشترین میزان سود و بهرهوری هستند، محدود کنیم. این مرحله شاید در نگاه اول بسیار ساده به نظر بیاید، اما نیازمند تمرکز بالا جهت اندیشیدن عمیق به جوانب مختلف و در نظر گرفتن محدودیتهای مختلفی مثل کمبود زمان و بودجه است.
مردی در حال کار کردن و تمرکز بر روی فعالیتهای کاری
4. شنیدن نظرات سایر افراد
ممکن است به تنهایی نتوانیم از عهده تصمیمگیری بربیاییم. بنابراین در چنین شرایطی میتوانیم از حمایت دوستان، همکاران و سایر افراد قابل اعتماد خود بهرهمند شویم. این امر، ما را قادر میسازد تا مسائل را زوایای مختلف بررسی کرده و در جریان ایدههای جدید قرار بگیریم.
شنیدن نظرات اطرافیان، راهکاری فوقالعاده کاربردی، بویژه در زمانهایی است که تخصص کافی در یک زمینه نداریم اما شرایط به گونهای پیش رفته که ملزم به تصمیمگیری هستیم. همچنین، برقرای تعامل با دیگران بهخصوص همکاران میتواند موجب تحکیم روابط ما با آنها شود.
5. ارزیابی ایدهها براساس میزان تاثیر آنها
در این مرحله، نوبت به ارزیابی ایدهها و اطلاعاتی میرسد که پیشتر یاددشت کردهایم. به عنوان مثال، در برخی از موارد میزان بودجه لازم برای حل یک مشکل اهمیت بسیاری دارد. بنابراین، ما ناچار به انتخاب راهحلی هستیم که مشکل را به صورت کامل حل نمیکند اما در این شرایط مقرونبهصرفه بوده و انتخاب معقولی محسوب میشود. مورد دیگری که در برخی از موارد با آن مواجه میشویم، مسئله کمبود وقت و مدیریت زمان است. بنابراین، گاهی مجبور به انتخاب تصمیمی هستیم که با پیامدهای منفی همراه است ما با این حال، در آن لحظه مشکل ما را برطرف میسازد.
مدیر یک دفتر بزرگ و زیبا در حال تماس تلفنی با سایر همکاران
6. انتخاب بهترین گزینه
در این مرحله باید گزینهای را انتخاب کنیم که به احتمال زیاد، بهترین راهحل را برای مشکل ما پیشنهاد میکند. در اصل، راهحلی را انتخاب میکنیم که بیشترین فایده را برای کسبوکار ما دارد. در نتیجه، ویژگیهای راهحل مناسب را در ادامه بیان میکنیم.
پیادهسازی آسان
برطرفکننده مسئله
دارای مزایای زیاد
به خاطر داشته باشیم که هیچگاه نباید از تصمیمات اولیه هراسی به دل داشته باشیم. همواره حرکت رو به جلو و تلاش کردن، بهتر از اجتناب و رها کردن است. بنابراین، کافی است تا انتخاب خود را براساس مراحلی که پیشتر گفته شد انجام دهیم. همچنین، ضروری است که در صورت نیاز، تصمیم خود را طبق اطلاعاتی که جلوتر به دست میآوریم تغییر دهیم.
7. بررسی نتایج تصمیمات
پس از آنکه تصمیم خود را گرفتیم، نوبت به بررسی و ارزیابی نتایح آن میرسد. بنابراین، باید از وقتی را خالی کرده و از خودمان سوال کنیم که آیا این تصمیم انتخاب خوبی بوده و مشکل ما را برطرف کرده است یا خیر. از سوی دیگر، توصیه میشود تا در مورد راهحلهای جایگزین نیز تحقیقاتی انجام دهیم. به این صورت که بررسی کنیم آیا روشهای دیگر میتوانست راهحل بهتری برای رفع مشکل ما ارائه کند یا تصمیمی که گرفتیم، بهترین انتخاب بوده است.
همچنین، به مزایا و هزینهای که این راهحل برای کسبوکار به همراه داشته نیز توجه کنیم. در گام بعدی، مشخص کنیم که چگونه میتوان میزان تأثیرات مثبت یا منفی آن را در تصمیمهای آتی خود افزایش یا کاهش دهیم. انجام این کار، کمک قابل توجهای در مدیریت فرآیند تصمیمگیری دارد.
8. تغییر روند برای انجام پروژههای آتی
در مرحله پایانی، ضروری است تا از تجربه و نتایجی که در فرآیند تصمیمگیری بدست آمده، برای انتخابهای بعدی خود استفاده کنیم. به عنوان مثال، اگر طی این فرآیند متوجه شدیم که جلسات گروهی برای ما موثر هستند، برای سایر موقعیتهای مشابه نیز میتوانیم از این تیم برای مشورت و تصمیمگیری بهرهبرداری کنیم.
از سوی دیگر، اگر احساس میکنیم که مهارتهای ما مستلزم تقویت شدن هستند، کافی است تا یک مرحله دیگر برای کسب تجربه و انتخاب بهترین گزینه اضافه کنیم. تفکر انتقادی به ما کمک میکند تا ایدههای مختلف را پیش از اجرای آنها بررسی کرده و تصمیمات دقیقتری را اتخاذ کنیم.
اکنون که به طور کامل میدانیم تصمیم گیری چه مراحلی دارد، خوب است تا برخی از روشهای تقویت این مهارت را ذکر کنیم.
مدیری در حال کار کردن در سازمانی بزرگ، معتبر و لاکچری
روش های تقویت مهارت تصمیم گیری چیست؟
روشهای متعددی از جمله گوش دادن فعال، تعیین اهداف بزرگتر و مدیریت استرس برای تقویت مهارت تصمیمگیری وجود دارد که در ادامه، تمامی آنها را بیان میکنیم.
تکرار مراحل تصمیمگیری، در صورت نیاز
گوش دادن فعال
افزایش انعطافپذیری خود
تعیین اهداف بزرگتر
بررسی منطقی گزینههای مختلف
مدیریت استرس حین انجام مراحل تصمیمگیری
مهارت تصمیمگیری، یکی از قابلیتهایی است که کسب آن برای موفقیت افراد در زمینههای مختلف توصیه میشود. پیشتر دریافتیم که تصمیم گیری چه مراحلی دارد؛ در ادامه این مطلب از مجله علمی چیرگی، هر یک از روشهای بالا را به صورت خلاصه توضیح میدهیم.
1. تکرار مراحل تصمیمگیری، در صورت نیاز
در برخی از موارد، ممکن است بتوانیم از یک راهحل برای رفع مشکلات دیگر نیز استفاده کنیم. بنابراین، چنانچه تصمیمات ما نتایج خوبی به همراه داشته است، میتوانیم از آن همانند یک فرمول، برای مواجهه با موقعیتهای مشابه نیز بهرهبرداری کنیم.
2. گوش دادن فعال
همانطور که پیشتر در مورد مراحل تصمیمگیری اشاره کردیم، گوش دادن به نظر دیگران باعث یافتن راهحلهای خلاقانه میشود. در نتیجه، با گوش دادن فعال به ایدهها و بازخوردهای اطرافیان، میتوانیم افقهای ذهنی خود را بازتر کرده و تصمیمات هوشمندانهتری بگیریم. در ادامه، مؤلفههای گوش دادن فعال را نام میبریم.
ارتباط چشمی طبیعی
تکان دادن سر هنگام شنیدن نکات مهم
جمعبندی صحبتهای مخاطب
استفاده از اصوات تأیید همچون آهان، درسته یا بله
تمرکز بر جملات مخاطب و بیتوجهی به محیط
گوش دادن فعال به ما کمک میکند تا بیشترین نکات ممکن را از صحبتهای مخاطب برداشت کنیم.
دو کارمند در حال برقراری تماس چشمی و گفتگو با یکدیگر در دفتری بسیار زیبا و لاکچری
3. افزایش انعطافپذیری خود
منظور از افزایش انعطافپذیری این است که همواره سعی در تغییر خطمشیهای خود داشته باشیم. از این جهت که شاید در اواسط راه، نیازمند اصلاح و تحول در باورهای خود باشیم. آن دسته از افرادی که به اندازه کافی از مهارت انعطافپذیری برخوردار نیستند، به سادگی نمیتوانند مسیر خود را تغییر داده و گزینههای بهتر را انتخاب کنند.
4. تعیین اهداف بزرگتر
یکی دیگر از روشهایی که به تقویت مهارت تصمیمگیری ما کمک میکند، مربوط به تعیین اهداف بزرگ و مشخص میشود. البته در ابتدا، نیازمند تعیین اهداف کوچک هستیم تا با انجام هر یک از آنها به صورت گامبهگام به هدف نهایی خود نزدیک شویم.
5. بررسی منطقی گزینههای مختلف
به خاطر داشته باشیم که هنگام تصمیمات مهم، هیچگاه نباید از جایگاه ویژه عقل و منطق غافل شویم. بنابراین هر کجا که متوجه شدیم، تصمیم خود را تحت تاثیرات هیجان و احساسات لحظهای اتخاذ کردهایم، ضروری است تا زمان بیشتری را برای ارزیابی انتخاب خود لحاظ کنیم.
6. مدیریت استرس حین انجام مراحل تصمیمگیری
استرس و اضطراب، از عوامل فوقالعاده مخربی هستند که مانع از تصمیمگیری درست و منطقی در ما میشوند. البته باید اعتراف کرد که مقدار کم و کنترل شده استرس، به پویایی و تحرک ما کمک میکند. بنابراین، همواره سعی کنیم تا با حفظ خونسردی خود، تصمیم درست را اتخاذ کنیم.
کارمندی در حال کار کردن زمانی که تحت استرس است و ناخنهای خود را میجود.
از سوی دیگر، فضاهای پرتنش حاکم در برخی از کسبوکارها، احتمال افزایش ضریب خطای کارمندان را بالا میبرد. در نتیجه، تا حد امکان از چنین فضاهایی اجتناب کنیم یا مهارت تنش زدایی از روابط را یاد بگیریم.
منابع
در ادامه، لیست منابع مورد استفاده برای نوشتن مطلب «تصمیم گیری چه مراحلی دارد» از مجله علمی چیرگی را ذکر میکنیم.