تعریف هوش هیجانی چیست؟ | مبانی و اهمیت سازمانی - چیرگی
دسته بندی مقالات
جدیدترین مقالات
چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم؟ | ۱۵ راه سریع کنترل احساسات
ارتباط موثر چیست؟|راهکارهایی برای بهبود روابط بینفردی
مهارت گوش دادن فعال چیست؟ | اصول، مراحل و انواع
همه افراد برای موفقیت در تعاملات حرفهای و شخصی خود نیاز به هوش هیجانی بالا دارند. هوش هیجانی بهمعنای توانایی افراد در مدیریت احساسات، فهم احساسات مخاطب و تأثیرگذاری احساسی بر دیگران است. افراد با هوش هیجانی بالا، آگاهی بالایی بر روی احساسات خودشان و اطرافیان دارند و همچنین، بهراحتی میتوانند بر روی عواطف دیگران تأثیرگذاری داشته باشند. در این مطلب از بلاگ چیرگی، بهطور کامل با تعریف هوش هیجانی آشنا میشویم و یاد میگیریم که مؤلفههای هوش هیجانی چیست و چه اهمیتی در زندگی دارند.
تعریف هوش هیجانی چیست؟
«هوش هیجانی» (EQ | Emotional Quotient) توانایی تشخیص، درک، مدیریت و تأثیرگذاری بر احساسات خود و دیگران است. نظریهپردازان متعددی بر روی هوش هیجانی و مؤلفههای تشکیلدهنده آن تحقیقات انجام دادهاند که مهمترین آنها را معرفی میکنیم.
- دنیل گلمن
- سالووی و مایر
- برادربری و گریوز
- ریچارد بویراتز
در ادامه، هوش هیجانی را از زبان هر کدام از این نظریهپردازان توضیح میدهیم.
۱. از نگاه دانیل گلمن تعریف هوش هیجانی چیست؟
«دانیل گلمن» (Daniel Goleman)، اولین محقق و نویسندهی شناختهشدهای بود که مفهوم هوش هیجانی را برای عموم مردم معرفی کرد. این پژوهشگر، هوش هیجانی را بهعنوان توانایی افراد در شناخت و مدیریت احساسات خود و دیگران تعریف کرده است.گلمن این هوش را بهعنوان ترکیبی از پنج مؤلفه اصلی تقسیم میشود. در ادامه به این مؤلفهها اشاره میکنیم.
- مهارتهای خودآگاهی (Self-Awareness)
- خود مدیریتی یا خودتنظیمی (Self-Regulation)
- انگیزش (Motivation)
- همدلی (Empathy)
- مهارتهای اجتماعی (Social Skills)
گلمن بر این باور است که هوش هیجانی شامل توانایی تشخیص و تنظیم احساسات خود و دیگران، همدلی، و ایجاد روابط مثبت و پایدار است. گلمن همچنین به اهمیت هوش هیجانی در موفقیتهای حرفهای اشاره میکند و همچنین، معتقد است که این نوع هوش میتواند تأثیری حتی فراتر از هوش شناختی داشته باشد. به بیانی دقیقتر، این مهارتها میتوانند در محیط کار و زندگی شخصی تأثیر قابلتوجهی داشته باشند و افراد را به رهبران موفقتر و کارکنان کارآمدتری تبدیل کنند.
۲. از نگاه سالووی و مایر تعریف هوش هیجانی چیست؟
«پیتر سالووی و جان مایر» (Peter Salovey & John Mayer) نیز مانند گلمن بهعنوان نخستین افرادی که هوش هیجانی را در دهه 1990 تعریف کردند. این دو نظریه پرداز هوش هیجانی را بهعنوان توانایی درک، استفاده، فهم و مدیریت هیجانها تعریف میکنند. مدل آنها که به «مدل توانایی» معروف است، این هوش را شامل چهار توانایی اصلی میداند. در ادامه به این ۴ اصل اشاره میکنند.
- «ادراک احساسات» (Perceiving Emotions): توانایی تشخیص احساسات در خود و دیگران از طریق سرنخهای کلامی و غیرکلامی.
- «استفاده از احساسات» (Using Emotions): استفاده از احساسات برای بهبود تفکر و تصمیمگیری.
- «فهم احساسات» (Understanding Emotions): توانایی درک احساسات پیچیده و ارتباط میان احساسات مختلف.
- «مدیریت احساسات» (Managing Emotions): توانایی تنظیم و مدیریت احساسات در خود و دیگران.
این مدل بر این باور است که افراد میتوانند با توجه به هیجانها، تصمیمات بهتری بگیرند و ارتباطات بهتری برقرار کنند
۳. از نگاه برادربری و گریوز هوش هیجانی چیست؟
تروری برادبری و جین گریوز، نویسندگان کتاب معروف «هوش هیجانی»، هوش هیجانی را بهعنوان مهارتی میبینند که با تمرین میتوان آن را تقویت کرد. به اعتقاد آنها، این هوش شامل چهار بعد است.
- خودآگاهی
- خودمدیریتی
- آگاهی اجتماعی
- مدیریت روابط
این دو محقق معتقدند که هوش هیجانی میتواند با تمرین و تکرار بهبود یابد و ابزارهای مختلفی را برای ارزیابی و تقویت این هوش در اختیار افراد قرار دادهاند.
۴. تعریف ریچارد بویراتز از هوش هیجانی چیست؟
«ریچارد بویراتز» (Richard Boyatzis)، همکار دانیل گلمن، هوش هیجانی را بهعنوان توانایی مدیریت روابط و همچنین، توانایی درک و مدیریت احساسات شخصی تعریف کرده است. بویراتز بر روی توسعه رهبری و مدیریت سازمانی تمرکز دارد. این نظریهپرداز معتقد است که هوش هیجانی نقشی کلیدی در موفقیت سازمانها ایفا میکند.
تعریف ساده از هوش هیجانی چیست؟
بهطور خلاصه، هوش هیجانی توانایی درک و مدیریت احساسات خود و دیگران است. این هوش به افراد کمک میکند تا بتوانند واکنشهای عاطفی خود را کنترل کرده و در موقعیتهای مختلف اجتماعی رفتارهای مناسبتری از خود نشان دهند. افراد با هوش هیجانی بالا بهطور معمول، ارتباطات قویتری دارند. همچنین، این افراد تصمیمگیریهای بهتری دارند و در محیط کار و زندگی شخصی موفقتر عمل میکنند.
مؤلفه های اصلی هوش هیجانی چیست؟
با توجه به تعریف گلمن از هوش هیجانی، هوش هیجانی شامل پنج مؤلفه اصلی است که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد.
- خودآگاهی: توانایی شناخت و درک احساسات خود و اثرات آنها بر دیگران.
- خودتنظیمی: توانایی کنترل و مدیریت احساسات خود، بهخصوص در شرایط دشوار و استرسزا.
- انگیزش: میل درونی به دستیابی به اهداف و بهبود مداوم بدون نیاز به پاداشهای بیرونی.
- همدلی: توانایی درک احساسات دیگران و پاسخ به آنها با حس همدردی.
- مهارتهای اجتماعی: توانایی برقراری ارتباط مؤثر و ایجاد روابط خوب با دیگران.
تقویت «هوش هیجانی» (Emotional Intelligence) نیازمند تمرینهای عملی و روزمره است که بهطور مداوم احساسات و رفتارهای ما را بهبود میبخشد. در ادامه، شیوههای مختلفی برای تقویت هوش هیجانی و مثالهایی از کاربرد آن در زندگی ارائه میشود. همچنین، بهترین کتابهای خودیاری برای تقویت این مهارت را معرفی میکنم.
۱. تعریف خودآگاهی
«خودآگاهی» (Self-Awareness) توانایی شناخت دقیق احساسات خود است و همچنین، اینکه چگونه این احساسات بر رفتار و تصمیمگیریهای ما تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر، خودآگاهی شامل توانایی فرد در تشخیص احساسات لحظهای و پیشبینی واکنشهای خود به شرایط مختلف میشود.
خودآگاهی کمک میکند تا افراد تصمیمگیریهای بهتری داشته باشند و بعلاوه، از واکنشهای هیجانی غیرمفید جلوگیری کنند. برای مثال، اگر یک فرد به خوبی از عصبانیت خود آگاه باشد، میتواند آن را بهجای فوران احساسی، بهطور سازنده مدیریت کند.
۲. تعریف خودتنظیمی
«خودتنظیمی» (Self-Regulation) توانایی کنترل و مدیریت احساسات بهویژه در شرایط تنشزا است. این مؤلفه شامل توانایی حفظ خونسردی، جلوگیری از تصمیمگیریهای شتابزده و یافتن راهحلهای مؤثر در مواجهه با استرس است.
این مهارت به افراد کمک میکند تا در مواجهه با تغییرات یا چالشها عملکرد بهتری داشته باشند. در محیط کار، خودتنظیمی به مدیران با هوش هیجانی بالا کمک میکند تا با مشکلات بحرانی به شکل منطقی و بدون واکنش احساسی شدید برخورد کنند.
۳. تعریف انگیزش
«انگیزش» (Motivation) با میل درونی برای دستیابی به اهداف و بهبود مداوم، بدون نیاز به پاداشهای بیرونی مانند پول یا شهرت تعریف میشود. افرادی که دارای انگیزه درونی بالایی هستند، برای چالشهای جدید هیجانزده میشوند و برای رسیدن به موفقیت، تلاش مداوم دارند.
انگیزه قوی میتواند افراد را بهسوی دستیابی به موفقیتهای بیشتر سوق دهد و همچنین، تمرکز آنها بر روی اهداف بلندمدت را افزایش دهد. در محیط کار، کارکنان با انگیزه بالا همیشه به دنبال پیشرفت و یادگیری بیشتر هستند.
۴. تعریف همدلی
«مهارت همدلی» (Empathy) بهمعنای توانایی درک و شناخت احساسات دیگران و پاسخدهی با حساسیت و درک متقابل است. بهبیانی دیگر، فرد همدل میتواند بهخوبی احساسات دیگران را درک کند و از دیدگاه آنها به مسائل نگاه کند.
در محیط کار، همدلی به برقراری ارتباط بهتر و مدیریت تیم کمک میکند. رهبرانی که از همدلی برخوردارند، بهتر میتوانند نیازها و مشکلات کارکنان خود را درک کنند و روابط مثبتی ایجاد کنند.
۵. تعریف مهارتهای اجتماعی
«مهارتهای اجتماعی» (Social Skills) بهمعنای توانایی برقراری ارتباط مؤثر بلندمدت و همچنین، ساخت روابط مثبت در مواجهه اول با دیگران است. این مهارتها شامل موارد مختلفی است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- ارتباط کلامی و غیرکلامی
- توانایی حل تعارض
- ایجاد تیمهای کاری موفق
مهارتهای اجتماعی به افراد اجازه میدهد که در محیط کار روابط خوبی برقرار کنند و به راحتی با دیگران همکاری کنند. این مهارتها بهویژه برای رهبران و مدیران اهمیت دارد، زیرا آنها باید بتوانند تیم خود را بهطور مؤثر هدایت کنند.
روش های تقویت هوش هیجانی چیست؟
تقویت هوش هیجانی نیازمند تمرین و تلاش مداوم است. در ادامه با فهرستی از مهمترین روشهای تقویت هوش هیجانی آشنا میشویم.
- توسعه خودآگاهی: با تمرکز بر احساسات خود و تحلیل دلایل آنها، میتوان خودآگاهی را بهبود داد.
- تمرین خودتنظیمی: از طریق مدیتیشن، تمرین آرامش و یادگیری مهارتهای مقابله با استرس، میتوان خودتنظیمی را تقویت کرد.
- تقویت مهارتهای اجتماعی: مهارتهای گوشدادن فعال، برقراری ارتباط مؤثر و درک زبان بدن میتواند به بهبود روابط بین فردی کمک کند.
- افزایش همدلی: با تمرکز بر شنیدن دقیقتر دیگران و قرار دادن خود در جای آنها، همدلی تقویت میشود.
حال که میدانیم روشهای تقویت هوش هیجانی چیست، راحتتر میتوانیم مسیر پیشرفت خود را پیریزی کنیم.
تقویت هوش هیجانی با پیشرفت در مؤلفههای آن امکانپذیر است. در ادامه، شیوههای تقویت هر کدام از ۵ مؤلفه را معرفی میکنیم.
۱. توسعه خودآگاهی
برای پیشرفت در مسیر توسعه خودآگاهی، هر روز زمانی را برای تأمل در احساسات خود اختصاص دهیم. یک دفتر روزانه احساسات نگهداریم و به احساساتی که در طول روز تجربه کردهاید توجه کنیم. سعی کنیم هر احساس را نامگذاری کنیم و همچنین، بررسی کنیم که چه عواملی این احساسات را تحریک کردهاند.
وقتی احساس عصبانیت میکنیم، بهجای واکنش سریع، سؤالات زیر را از خود بپرسیم.
- «این عصبانیت از کجا آمده؟»
- «چه چیزی باعث آن شده؟»
- «با شناخت محرکها، میتوانیم آنها را بهتر مدیریت کنیم»
افرادی که میدانند نقش خودآگاهی در هوش هیجانی چیست، تأیید میکنند که تقویت خودآگاهی اولین و مهمترین گام در افزایش هوش هیجانی است.
۲. توانمندی در خودتنظیمی
قبل از پاسخ به موقعیتهای هیجانی، از تکنیکهای تنفس عمیق استفاده کنیم. برای مثال، تکنیک تنفس ۴-۷-۸ را امتحان کنید. برای این کار، مراحل زیر را انجام دهیم.
- ۴ ثانیه نفس بکشیم.
- ۷ ثانیه نگه داریم.
- سپس ۸ ثانیه به آرامی بازدم کنیم.
این کار به آرامش ذهن و کنترل احساسات کمک میکند. در محیط کاری، وقتی با نقد ناعادلانهای مواجه میشویم، بهجای واکنش فوری، از این تکنیک استفاده کنیم تا فرصتی برای بررسی موقعیت بهدست آورید و پاسخ منطقیتری بدهیم.
۳. افزایش همدلی
سعی کنیم در مکالمات خود بیشتر گوش بدهیم. بهجای آمادهسازی پاسخی سریع، واقعاً به حرفهای طرف مقابل توجه کنیم. سوالات باز بپرسیم تا دیگران احساس کنیم که واقعاً به آنها گوش میدهیم.
اگر یکی از دوستان از مشکلات شخصی صحبت میکند، بهجای ارائه پیشنهاد سریع، احساسات او را تأیید کنیم. همچنین در ادامه میتوانیم از انواع جملات همدلانه استفاده کنیم. در ادامه مثالی از جمله همدلانه مطرح میکنیم. «میفهمم که چقدر این مسئله برایت سخت است. اگر نیاز داری صحبت کنیم، میتوانی روی من حساب کنی».
۴. تقویت مهارتهای اجتماعی
مهارتهای ارتباطی خود را با تمرین گوش دادن فعال و ارتباط غیرکلامی بهبود دهیم. همچنین، تمرین کنیم که بهطور کامل به صحبتهای افراد توجه کنیم و با پرسیدن سوالات تأییدیهای، نشان دهیم که به گفتوگوی آنها علاقهمند هستیم.
برای مثال، در جلسات کاری، بهجای اینکه فقط روی ارائه نظرات خود تمرکز کنیم، به همکاران خود گوش دهید و ایدههایشان را تشویق کنیم.
۵. افزایش انگیزش
برای افزایش انگیزش خود، میتوانیم اهداف کوچک و قابل دستیابی تنظیم کنیم و همچنین، بهطور مداوم پیشرفت خود را ارزیابی کنیم. یادگیری مداوم و تمرکز بر رشد فردی از راههای کلیدی تقویت انگیزه درونی است.
برای مثال، هر هفته هدفی جدید برای یادگیری یا بهبود یک مهارت انتخاب کنیم، همچنین، یادگیری یک تکنیک جدید در کار یا خواندن کتابی جدید نیز میتواند بهعنوان اهداف بلندمدت محسوب شود.
اهمیت هوش هیجانی در محیط کار
در محیط کار، هوش هیجانی بهطور مستقیم بر روی روابط بین فردی، مدیریت تعارضها و بهبود عملکرد تیمی تأثیر میگذارد. افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند، بهتر میتوانند تصمیمگیری کنند. همچنین، در شرایط پراسترس آرام میمانند و مشکلات را با دقت بیشتری حل میکنند. در نهایت، داشتن همدلی و مهارتهای اجتماعی قوی میتواند به رهبری مؤثرتر و ایجاد محیط کاری مثبتتر کمک کند. حال که میدانیم اهمیت هوش هیجانی چیست و چه نقشی بر تمام ابعاد زندگی دارد، انگیزه بیشتری برای تقویت آن داریم.
مزایای هوش هیجانی در محیط کار
هوش هیجانی در مشاغل ارتباطمحور و جایگاههای مهم و کلیدی اهمیت حیاتی پیدا میکند. در ادامه، به آنها اشاره میکنیم.
- بهبود همکاری تیمی: کارکنانی با هوش هیجانی بالا، بهتر با یکدیگر همکاری میکنند و اختلافات را با آرامش حل میکنند.
- رهبری مؤثرتر: رهبران با هوش هیجانی بالا توانایی ایجاد انگیزه در تیمهای خود و تقویت همدلی در میان کارکنان را دارند.
- تصمیمگیری بهتر: هوش هیجانی به تصمیمگیریهای دقیقتر و متعادلتر کمک میکند، زیرا افراد بهتر میتوانند احساسات خود و دیگران را مدیریت کنند.
ارتباط هوش هیجانی با خودآگاهی و شناخت احساسات
یکی از اولین مراحل تقویت هوش هیجانی، خودآگاهی است. خودآگاهی شامل توانایی شناخت دقیق احساسات شخصی و درک اثرات آنها بر رفتار و تصمیمگیری است. با افزایش خودآگاهی، فرد بهتر میتواند احساسات خود را در موقعیتهای مختلف مدیریت کند و همچنین، تأثیرات منفی آنها را به حداقل برساند. علاوه بر این، شناخت دقیق احساسات به بهبود توانایی همدلی و درک عمیقتر احساسات دیگران منجر میشود، که بخش کلیدی تعاملات اجتماعی موفق است.
مثالهای کاربردی هوش هیجانی در زندگی
هوش هیجانی مفهومی انتزاعی است و برای فهم بهتر آن، نیاز به مثالهای ملموس و دقیق از زندگی روزمره کاری و شخصی داریم. در ادامه، مثالهایی از هوش هیجانی بیان میکنیم.
- مدیریت تعارض در محل کار: فردی با هوش هیجانی بالا در هنگام بروز تعارض بین همکاران، بهجای افزایش تنش، میتواند با همدلی و گوش دادن به هر دو طرف، راهحلهایی مناسب ارائه دهد.
- کنترل استرس: فردی با خودتنظیمی قوی، در موقعیتهای استرسزا مانند سخنرانی یا مدیریت پروژههای بزرگ، میتواند آرام بماند و با استراتژیهای مناسب استرس خود را مدیریت کند.
- ارتباطات مؤثر: در روابط شخصی، هوش هیجانی به درک بهتر احساسات طرف مقابل کمک میکند. مثلاً در یک مشاجره خانوادگی، بهجای واکنش احساسی، فرد میتواند با همدلی و آرامش گفتوگو را مدیریت کند.
بهترین کتابهای خودیاری برای تقویت هوش هیجانی
با گذر زمان، پژوهشگرهای متعددی بر روی هوش هیجانی تحقیق کرده و همچنین، کتابهای خودیاری کاربردی برای تقویت هوش هیجانی تدوین کردهاند. در ادامه، مهمترین کتابهای هوش هیجانی را نام میبریم.
- هوش هیجانی دانیل گلمن
- کاربرد عملی هوش هیجانی برادبری و گریوز
- خودآگاهی و هوش هیجانی مارک منسون
- هنر همدلی کارا ترستن
با مطالعه این کتابها و پیادهسازی تمرینات عملی، میتوانید به تدریج هوش هیجانی خود را تقویت کنید و از تأثیرات مثبت آن در زندگی بهرهمند شوید.
۱. هوش هیجانی دانیل گلمن
«هوش هیجانی» (Emotional Intelligence) اثر «دانیل گلمن» (Daniel Goleman) این کتاب یکی از آثار بنیادین در زمینه هوش هیجانی است و به توضیح علمی و عملی این مفهوم میپردازد. گلمن در این کتاب پنج مؤلفه اصلی هوش هیجانی را معرفی میکند و نقش آنها را در زندگی فردی و حرفهای بررسی میکند.
۲. کاربرد عملی هوش هیجانی برادبری و گریوز
«کاربرد عملی هوش هیجانی» (Emotional Intelligence 2.0) اثر «تراویس برادبری و جین گریوز» (Travis Bradberry & Jean Greaves) این کتاب با تمرینات کاربردی به خوانندگان کمک میکند تا مهارتهای هوش هیجانی خود را بهطور عملی بهبود بخشند. همچنین یک آزمون EQ برای ارزیابی خود ارائه میدهد.
۳. خودآگاهی و هوش هیجانی مارک منسون
«خودآگاهی و هوش هیجانی» (The Subtle Art of Not Giving a Fuck) اثر «مارک منسون» (Mark Manson) است. این کتاب بر تقویت خودآگاهی و پذیرش احساسات تمرکز دارد و به خوانندگان کمک میکند تا بهشکل موثرتری با هیجانات خود برخورد کنند.
۴. هنر همدلی کارا ترستن
کتاب «هنر همدلی» (The Art of Empathy) اثر «کارا ترستن» (Karla McLaren) است. این کتاب راههای عملی برای تقویت همدلی و بهبود روابط فردی را ارائه میدهد. هدف از تدوین کتاب هتر همدلی، شناخت بهتر احساسات خود و دیگران ارائه میدهد.
منابع
حال که بهطور کامل میدانیم تعاریف هوش هیجانی چیست و چگونه آن را تقویت کنیم، در ادامه، با منابعی که از آنها استفاده شده آشنا میشویم.
دسته بندی:
برچسب ها:
افزودن دیدگاه لغو پاسخ
مقالات و آموزش ها
تا زمانی که نتوانیم از تکنیک های مدیریت زمان استفاده کنیم، مطالعه این تکنیکها بهتنهایی برای افزایش بهرهوری کافی نیست. در این راستا، نمودارها و جداول مدیریت زمان مانند ماتریس آیزنهاور یا نمودار گانت به ما کمک میکند تا از…
زمان مطالعه 8 دقیقه
مدیریت احساسات، از جمله مهارتهایی است که مدیران با هوش هیجانی بالا را قادر میسازد تا با چالشها و فشارهای روانی روزمره، به شیوهای موثر و سازنده مواجه شوند. این مهارت از طریق تقویت خودآگاهی، پذیرش احساسات و مدیریت زمان…
زمان مطالعه 14 دقیقه
مدیران با هوش هیجانی بالا از هر کسی بهتر میدانند ارتباط مؤثر چیست و تا چه میزان بر موفقیت افراد تأثیرگذار است. در عصر تکنولوژی بسیاری از فعالیتهای حرفهای در سازمانها و شرکتها بهصورت تیمی انجام میشود و هر فردی…
زمان مطالعه 24 دقیقه
رواندرمانگران و اساتید ارتباط مؤثر از هر فردی بهتر میدانند که تأثیر گوش دادن فعال چیست و چه نقشی در تحکیم روابط و ایجاد حس مثبت در مخاطب دارد. گوش دادن فعال بهمعنای درک درست صحبتهای مخاطب و ارائه بازخوردهای…
زمان مطالعه 13 دقیقه
افراد زیادی تمام طول روز خود را کار میکنند اما عدهای که توانایی استفاده از تکنیک های مدیریت زمان دارند، میتوانند فعالیت کاری خود را با بازدهی همراه کنند و همچنین، به موفقیتهای بزرگ برسند. تکنیک های مدیریت زمان برای…
زمان مطالعه 17 دقیقه
مهارتهای ارتباطی از مهمترین تواناییهایی هستند که افراد برای موفقیت در زندگی شخصی، شغلی و تحصیلی به آن نیاز دارند. برخی از انواع مهارت های ارتباطی شامل گوش دادن فعال، مهارتهای فن بیان، زبان بدن مناسب و همدلی است. این…
زمان مطالعه 14 دقیقه
فن بیان بهمعنی توانایی افراد در بیان دقیق و مؤثر ایدهها و احساسات است. افراد با فن بیان قوی بهراحتی دیگران را تحت تأثیر قرار میدهند و در بسیاری از موقعیتهای اجتماعی ازجمله مصاحبه شغلی یا مذاکرات مالی عملکرد خوبی…
زمان مطالعه 9 دقیقه
اساتید ارتباط مؤثر از هر کسی بهتر میدانند که آشنایی با اصول فن بیان در سخنرانی چه تأثیری بر پیشرفتهای حرفهای دارد. یک سخنرانی تأثیرگذار ترکیبی از فن بیان در سخنرانی، اعتمادبهنفس و استفاده از تکنیکهای ارتباطی است. مهارت فن…
زمان مطالعه 5 دقیقه
همه افراد برای موفقیت در تعاملات حرفهای و شخصی خود نیاز به هوش هیجانی بالا دارند. هوش هیجانی بهمعنای توانایی افراد در مدیریت احساسات، فهم احساسات مخاطب و تأثیرگذاری احساسی بر دیگران است. افراد با هوش هیجانی بالا، آگاهی بالایی…
زمان مطالعه 11 دقیقه
مهارت گوش دادن فعال یکی از کلیدیترین عوامل در برقراری ارتباط مؤثر است که به بهبود روابط کاری و فردی ما کمک میکند. این مهارت به معنی تمرکز کامل به صحبتهای گوینده، درک عمیق پیام و ارائه بازخورد مناسب است.…
زمان مطالعه 14 دقیقه
0 دیدگاه