چرا چیرگی؟
چرا چیرگی؟
فلسفه، رویکرد، مأموریت
به قلم دکتر مرتضی نظری، صاحب امتیاز و مدیر چیرگی
چیرگی از واژگان ارجمند و پردیرینه زبان پارسی است که بزرگان ادب و فرهنگ ایران زمین همچون فردوسی، مولوی، نظامی و ادیبان برجسته عصر حاضر مانند ملکالشعرای بهار و رهی معیری از این واژه در اشعار خود بهره بردهاند. چیرگی را به لحاظ معنایی نمیتوان با واژگان به ظاهر مترادفی همچون «هژمونی» در یونانی و انگلیسی و یا «تفوق، تسلط و غلبه» در عربی و یا حتی با واژگان فارسی نظیر «برتری» برابر دانست. آنچه به معنای چیرگی، تمایز میبخشد اشاره این واژه به گونهای از تسلط، پیروزی و ارتفاع بالاتر اشاره دارد که پیش از آنکه ریشه این تسلط در منابع و علل بیرونی باشد، درونی است. منشأ چیرگی، رسیدن فرد به سطحی از خودآگاهی، شناخت، دانش، توانش و یکپارچگی است که نیروها و ظرفیتهای نهفته و درونی فرد بر هدفی ویژه و متناسب با ذوق، علاقه و استعداد و تواناییهایش متمرکز میشود و در سایه تلاش و انسجام ذهنی و روحی، او را در ارتفاعی چیره بر چالشها و نشیب و فراز زندگی و کار و پیشه قرار میدهد.
شوربختانه، نظام آموزش عمومی و عالی، کودکان و نوجوانان را به چیرگی نمیرساند و آموزش به آنان قدرت نمیبخشد. عنوان چیرگی را برای سامانِ یک محتوا و برنامه ویژه آموزشی برگزیدیم تا مهارتهای نرم زیرساختی برای تربیت نسلی از جوانان کارآفرین را همآموزی کنیم.
برنامه آموزشی چیرگی، تلاشی هدفمند از «خودآگاهی» تا «خود تحققبخشی» برای دستیابی به عملکرد بهتر و غلبه بر طرز فکر ایستا و عبور از عادتهایی است که فرد را به روزمرگی میکشاند و حس خودارزشمندی را در فرد کاهش میدهد. به باور ما این سفر، از معماری درون آغاز میشود.
دستیابی به «چیرگی» در زندگی و کسبوکار از آن کسانیست که از نظر سازمان ادراکی، روحی، عادتها، نظام رفتاری و شخصیت در ارتفاع بالاتری نسبت به مسألهها و چالشها قرار میگیرند و رسیدن به این ارتفاع با آموزش و یادگیری و محیط غنی به دست میآید. اما آموزشِ چه محتوایی؟ یادگیری با چه روشی و برای چه هدفی؟ و متناسب با چه کسانی؟
مسأله چیرگی
به ساده و کوتاهترین سخن، افزایش مدرک دانشگاهی به افزایش مهارت و تواناییهای ضروری زندگی فردی و حرفهای نمیانجامد. بنابر آمارهای رسمی، نزدیک به نیمی از جمعیت بیکار کشور، دارندگان مدارک دانشگاهی (فارغالتحصیلان) هستند.(مرکز آمار ایران، بهار1401)
با بررسیهای چند وجهی و میدانی، ضعف و فقدان مهارتهایی همچون مذاکره، کار تیمی، حل مسأله، تفکر تحلیلی، تصمیمگیری، ارتباط مؤثر در میان نسل نو بسیار مشهود است. در واقع ما با دانشآموختگانی مواجهیم که در مهارتهای سخت نمره قابل قبول و نسبتاً بالا اما در مهارتهای نرم در وضعیت نامناسبی قرار دارند. عدم توازن میان «دانشافزایی و توانافزایی»، قطع ارتباط میان «علم و عمل» و فاصله میان «یادگیری و بکارگیری» در مدرسه و دانشگاه در کنار معایب ساختاری و بیعدالتیها از دلایل مهم بیکاری دانشآموختگان است.
دوران طلایی و تکرارنشدنی کودکی تا جوانی فرزندان کشور را با محتوا و برنامههای بیارتباط با نیاز مخاطب و بریده از بازار کار و جامعه بدون مشارکت فراگیران در یادگیری و با روشهای حافظهمحور هدر میرود. مهارتهای ارتباطی، اجتماعی و عاطفی و هیجانی در سیطره تست و کنکور جایگاهی در برنامه مدرسه ندارد. همه اینها به پرورش نسلی میانجامد که در بُعد حافظه دچار تورم محتواست اما از به کارگیری دانستهها و نفع بردن و خیر رساندن به خود و دیگران ناتوان. نمیتواند خوب تصمیم بگیرد و مسألههای پیش روی خود را حل کند. در یک عبارت ساده، با عدم توازن میان مهارتهای سخت و نرم در میان فارغالتحصیلان مواجهیم. از طرفی ماهیت مشاغل تغییر کرده و ورود به کسبوکارها به ورزیدگیِ ذهنی و ارتباطی و مهارتهای پیچیدهتری نیاز دارد. با مهارت سخت میتوان شروع کرد اما نمیتوان ادامه داد. برای رشد حرفهای و به ویژه کارآفرینی، مهارت نرم ضروریست!
محتوای چیرگی، پاسخی به ضعف «مهارتهای نرم» مخاطبان جوان است. یادگیری که ثمرهاش به جای انفعال و ناتوانی، مهارتمندی و چیرگی است.
با تحقیق گسترده زبانشناسی که روی ریشه و معنای چیرگی در منابع معتبر داشتهام، این واژه سترگ ایرانی را برای سامان دادن به یک محتوا و برنامه ویژه آموزشی برای بهبودیابی، ارتقابخشی و توانمندسازی سرمایه ارزشمند انسانی کشور به ویژه جوانان مستعد میهن عزیزمان برگزیدم تا با توکل بر خدا و همیاری دانایان دغدغهمند گامی برای کمک همافزایانه در مسیر موفقیت شغلی مخاطبان برداریم.
واژگان کلیدی و ارزشهای برنامه و سبک آموزشی چیرگی به اختصار به این شرح است:
الف) چیرگی یک مسیر بهبود و بالندگی است و برنامه آموزشی چیرگی یک سفر و همراهان این سفر، «همسفر» خوانده میشوند.
ب) وجه مشترک همه مسافران این مسیر، از مربی تا مسافر، «یادگیری» است.
ج) ارزش محوری و مورد تأکید در چیرگی، بر اساس پاسخ (= واکنش) به تعریف نادرست و نارسا از هوش و تیزهوشی در نظام آموزشی کشور تعیین شده است. آموزش و یادگیری باید در خدمت ارزشهای بزرگ و اصیل انسانی قرار داشته باشد و تلاشی باشد برای «باهم رسیدن» است نه زودتر رسیدن. تیزهوش کسی است که بر رشد خود متمرکز است و این مسیر را در «تعامل و همکاری» با دیگران میبیند و برای «خیر مشترک» تلاش کند.
«آموختن، یادگیرندگی و خلق فرصتهای یادگیری» در تمام این مسیر، یک ارزش مبنایی است و هدف از یادگیری، کمک به شناسایی و شکوفایی استعدادهای کشف نشده یا بروز نیافته فرد برای موفقیت و افزایش رضایتمندی در مسیر زندگی و توسعه حرفهای اوست.
رویکرد آموزشی چیرگی
برنامه آموزش چیرگی، تلاش هدفمند برای دستیابی به عملکرد بهتر و غلبه بر طرز فکر ایستا و عبور از عادتهایی است که فرد را به روزمرگی میکشاند و «حس خودارزشمندی» را در فرد کاهش میدهد. این مقصود، از معماری درون میگذرد. جهان بیرون ما بدون تحول در طرز تفکر به سامان نمیرسد.
دستیابی به «چیرگی» در زندگی و کسبوکار از آن کسانیست که از نظر سازمان ادراکی، روحی، عادتها، نظام رفتاری و شخصیت در ارتفاع بالاتری نسبت به مسألهها و چالشها قرار میگیرند و رسیدن به این ارتفاع با آموزش و یادگیری به دست میآید. اما آموزشِ چه محتوایی؟ و یادگیری با چه روشی و برای چه هدفی؟ و متناسب با چه کسانی؟
توصیف مخاطبان چیرگی
محتوای چیرگی در سه سطح و متناسب با نیاز سه گروه مخاطب تولید می شود.
وجه تمایز چیرگی
تیم علمی چیرگی برای طراحی هر موضوع و محتوا، خود را با چند پرسش اصلی مواجه میسازد:
چرا باید این محتوا را انتخاب کنیم؟
این محتوا قرار است دقیقاً پاسخی به کدام نیاز مخاطب باشد؟
آیا این محتوا، احساس و درک او را توأمان درگیر میکند یا قرار است به قول پائولو فریره به روش بانکی، چیزی به داشتهها و دانستههای بریده و منقطع از واقعیت و نیاز او افزوده شود؟
چیرگی در عین حالیکه میخواهد به ارایه خدمات آموزشی بپردازد، در عین حال پاسخی به نواقص و ضعفهای رویکرد و روش رفتارگرایانه آموزش عمومی، عالی و سازمانی است که در آن نتایج از پیش فرض شده و جریان آموزش رقابتی مملو از رقابت و تنبیه و پاداش برای رسیدن به مفروضات از پیش تعیین شده است که در این میان وزن و سهمی برای تفاوتهای فردی، نیاز و مشارکت یادگیرنده در جریان یادگیری وجود ندارد.
متأسفانه طراحی و معماری آموزش های سازمانی نیز از این انگارهای رفتارگرا رنج میبرد و تا وقتی رویکردها که به مثابه ریل قطار هستند، تغییر نکنند، تعویض و نوسازی لوکوموتیو، لوکوموتیوران و واگنها اثر معناداری در بهرهوری و بهبود و توان افزایی کارکنان دارد.
بسترها و قالبهای اجرا
تیم چیرگی ارائه محتوای تعاملی و آموزشی خود را در بسترهای کارگاه، نشست، بازدید، مشاوره، سمینار و رویداد، تکدرس، دورههای کوتاه و بلندمدت، حضوری و مجازی و با بهره گیری از آخرین فناوری روز ارائه می نماید و در این زمینه کاملا منعطف است.
دیدگاهتان را بنویسید